حافظ هفت

با ولایت...تا شهادت...

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آقا» ثبت شده است

شیخ عیسی قاسم؛ ستاره‌ای در آسمان تشیع


شیخ عیسی قاسم


امروز در بحرین ملاحظه کنید! مسئله‌ی بحرین جنگ شیعه و سنّی نیست، مسئله‌ی حاکمیّت جائرانه‌ی ابلهانه‌ی یک اقلّیّت مستکبر خودخواه بر یک اکثریّت گسترده است. یک اقلّیّت کوچکی بر هفتاد درصد، هشتاد درصد مردم بحرین دارند حکومت میکنند؛ حالا هم [این‌] عالم مجاهد، آقای شیخ عیسیقاسم را مورد تعرّض قرار داده‌اند؛ این حماقت آنها است، این بلاهت آنها را نشان میدهد. شیخ عیسیقاسم کسی بود که تا امروز و تا وقتی‌که میتوانست با مردم حرف بزند، از حرکات تند و مسلّحانه‌ی مردم جلوگیری میکرد، مانع میشد. نمیفهمند که با چه‌کسی درافتاده‌اند، نمیفهمند که تعرّض به شیخ عیسیقاسم یعنی برداشتن مانع از مقابل جوانهای پُرشور و پُرحماسه‌ی بحرینی که [اگر] بیفتند به جان نظام حاکم، از هیچ راه دیگری نمیتوانند آنها را ساکت کنند. اینکه عرض میکنیم محاسباتشان غلط است، یک نمونه‌اش این است: محاسبه‌ی غلط بر اثر نفهمیدن وضعیّت جامعه و وضعیّت مردم و ایمان مردم و نشناختن مردم.

مقام معظم رهبری

۱۳۹۵/۰۴/۰۵

۰۴ خرداد ۹۶ ، ۰۸:۲۷ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
منتظر

انس با قرآن



این ماهها فرصت بزرگی است - ماه شعبان، ماه رمضان - فرصتهای بزرگی است. این دعاهایی که در این ماهها وارد شده است، راه را برای ما باز میکند. من و شما اگر بخواهیم با خدای متعال حرف بزنیم و یک مطالبهای داشته باشیم، یک چیزی را از خدا درخواست کنیم، حقیقتاً درست بلد نیستیم. این دعاها با بلیغترین زبان، یاد میدهند به ما که از خدای متعال چه بخواهیم و با خدا چهجوری حرف بزنیم. همین مناجات شریف شعبانیه، فِقراتی که از اوّل تا آخر [این] دعا هست، هرکدام از اینها یک دریایی از معرفت است. علاوهی بر این به ما یاد میدهد که چطور با خدا حرف بزنیم و از خدا چه بخواهیم. اِلهی هَب لی قَلبًا یدنیهِ مِنک شَوقُهُ وَ لِسانًا یرفَعُ اِلَیک صِدقُهُ وَ نَظَرًا یقَرِّبُهُ مِنک حَقُّه. ببینید، سه نقطهی کلیدی اساسی در یک فقرهی کوتاه دعا؛ دلی به من عطا کن که شوق، آن را به تو نزدیک کند؛ این شوق باید در دل بهوجود بیاید. آلودگی ما به مادّیات، آلودگی ما به گناه، آلودگی ما به طمعها و حرصهای گوناگون، این شوق را در دل میمیرانَد. انس ما با قرآن، انس ما با دعا، انس ما با نوافل، درست به‌جاآوردن فرائض، این شوق را در دل برمیانگیزد و مشتعل میکند. یدنیهِ مِنک شَوقُه؛ آنوقت این شوق، دل را به خدا نزدیک میکند. وَ لِسانًا یرفَعُ اِلَیک صِدقُه؛ زبان صادق، سخن با صداقت. این سخن با صداقت، بهسوی خدا بالا میرود. اِلَیهِ یصعَدُ الکلِمُ الطَّیبُ وَ العَمَلُ الصّلِحُ یرفَعُه؛ حرف درست، حرف صادقانه، حرف صمیمانه، حرفی که در آن شائبهای از مادّیت و خودخواهی و هواپرستی و این چیزها نباشد، سخنی است که بهسمت خدا بالا میرود. وَ نَظَرًا یقَرِّبُهُ مِنک حَقُّه؛ نگاه حقیقتآمیز و حقیقتآلود، نگاه حقّانی به مسائل، نه نگاه جانبدارانه، نه نگاه هوسگرانه، نه نگاه کاسبکارانه، مسائل را با نگاه حق، طرفداری از حق، دنبالهی حق بودن، با این نظر نگاه کنیم؛ آنوقت دل به خدا نزدیک میشود. ببینید، راه حرف زدن با خدا را به ما یاد میدهند؛ به ما میگویند از خدا چه بخواهیم.
 وظیفه سنگین است؛ اگر بخواهیم این وظایف را انجام بدهیم، احتیاج داریم به این استحکام ارتباط. باید ارتباط را قوی کرد؛ روزبهروز باید این ارتباط را حفظ کرد. ذکر دائم برای این است؛ اینکه نماز را در هر روز گذاشتهاند و با تناوب گذاشتهاند، برای این است که ما دچار غفلت نشویم. یکی از بزرگترین نعمتهای خدا، همین واجب کردن نماز بر ما است. اگر نماز را بر ما واجب نمیکردند، ما غرق در غفلت میشدیم؛ صبح، از خواب که پامیشوید، به یاد خدا؛ ظهر، وسط اشتغالات زندگی و معیشتی، به یاد خدا؛ شب، در پایان یک روزی که در آن تلاش کردید و کار کردید، به یاد خدا.
 با یاد رویت جای در بستر گرفتم
 با آرزویت سر ز بستر بر گرفتم
 این آن ترتیب و برنامهای است که برای ما در نظر گرفتند. عمل میکنیم؟ اگر [عمل] بکنیم، آنوقت میتوانیم مطمئن باشیم که «اَخرِجنی مِنَ الدُّنیا سالِما» - در دعاهای ما است - میتوانیم خاطرجمع بشویم که سالم از اینجا بیرون خواهیم رفت. در دعای صحیفهی سجّادیه [آمده]: اللّهمَّ ... اَمِتنا مُهتَدینَ غَیرَ ضالّینَ طائِعینَ غَیرَ مُستَکرِهینَ تائِبینَ غَیرَ عاصینَ وَ لا مُصِرّین؛ جوری ما را بمیران که در عین هدایت، از دنیا برویم؛ جوری ما را بمیران که به آن عالَم، با طوع و رغبت رو کنیم. کفّار اینجوری نیستند، فسّاق اینجوری نیستند، ملائکه میآیند بالای سرشان و با فشار و زور [میگویند] : اَخرِجوا اَنفُسَکم. امّا مؤمنین نه، مؤمنین خاطرشان از آن طرف جمع است و با طوع و رغبت میروند؛ چشم از چیزهای زوالپذیر میبندند امّا ناگهان چشم باز میکنند به نعمتهای عجیبی که [دنیا را] فراموش میکنند. یک سفر خوشی که شما میکنید، دَمِ گاراژ ممکن است فرض کنید فرزند شما، برادر شما از شما دور میشود، دل شما را نگران کند؛ امّا وقتی به سفر رفتید، این مناظر عالی، این زندگی خوب، تنوّع و مانند اینها، اصلاً [آن نگرانی] یادتان میرود. وقتی آنجا شما با رضای الهی، رضوان الهی، پاداش الهی وارد شدید - نُزُلاً مِن غَفورٍ رَحیم؛ آیاتی که الان خواندند - با این وقتی انسان مواجه شد همهی آن چیزهایی را که اینجا بود و موقّت بود و دلبستگی داشتیم و خودمان را برایشان میکشتیم، فراموش میکنیم؛ [باید] اینجوری انسان از دنیا برود. این وظیفهی ما است. البتّه این حرفها در درجهی اوّل خطاب به خود این حقیر است؛ بنده بارم از شما سنگینتر است و مشکلاتم بیشتر از شما است ولی همهمان بایستی توجّه داشته باشیم. این اوّلین چیزی است که مورد نظر است.
دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی ۹۴/۰۳/۰۶
۳۱ خرداد ۹۴ ، ۲۱:۵۶ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
منتظر

بشارت های خداوند...

 

بسماللهالرّحمنالرّحیم
 صلوات و سلام خدا بر شهیدان عزیز که مشعل توحید را با ایثار خود برفراز میهن اسلامی برافروختند، و صلوات و تحیّات خدا بر شهیدان مظلوم غوّاص که با ظهور و حضور خود، این فروغ خاموش نشدنی را مدد رساندند و پرچم یادهای عزیز و گرانبها و ذخیرههای معنوی ملّت را با شکوهی هر چه تمامتر در کشور برافراشتند.
سلام بر دستهای بسته و پیکرهای ستمدیدهی شما. و سلام بر ارواح طیّبه و به رضوان الهی، بالگشودهی شما. سلام بر شما که بار دیگر فضای زندگی را معطّر و جان زندگان را سیراب کردید. و سپاس بیپایان پروردگار حکیم و مهربان را که در لحظههای نیازِ این ملّتِ خداجوی و خداباور، بشارتهای تردیدناپذیر را بر دلهای بیدار نازل میفرماید و غبارها را میزداید. و سلام بر شما ملّت بزرگ، وفادار، آگاه، مسئولیّتپذیر که خطاب لطیف الهی را به درستی میشناسید و مینیوشید و پاسخ میگویید.
 حضور پُرمضمون امروز شما در تشییع این دُردانههای به میهن بازگشته، یکی از به یادماندنیترین حوادث انقلاب است؛ رحمت خدا بر شما، و سپاس بیحد از خدای مالک دلها، و سلام بیپایان بر حضرت بقیّةالله (روحی فداه) که صاحب این ثروت عظیم است.
    والسّلام علیکم و رحمةالله
    سیّد علی خامنه‌ای
    ۲۶ خرداد ۱۳۹۴

۲۸ خرداد ۹۴ ، ۱۵:۴۱ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
منتظر

عمل صالح


قال‌اللَّه الحکیم فی کتابه: «ألم تر کیف ضرب اللَّه مثلا کلمة طیّبة کشجرة طیّبة اصلها ثابت و فرعها فی السّماء. تؤتی اکلها کلّ حین باذن ربّها و یضرب اللَّه الامثال للنّاس لعلّهم یتذکّرون.»(۱)
مجلس باعظمتی است. و از این باعظمت‌تر، میلیونها دلی است که در سراسر کشور، بلکه در اکناف عالم در این روزها به یاد امام بزرگوار ما میتپد. و این‌همه، حاکی از عظمت آن شخصیتی است که به توفیق الهی، توانست به یک ملت عظمت ببخشد، بلکه توانست به امت اسلامی عظمت بدهد.
خداوند متعال کلمه‌ی طیبه را به درخت پاکیزه و بارور تشبیه کرده است؛ ریشه‌ها در زمین استوار و شاخ و برگ آن در فضا پراکنده است و به تناسب موقعیت و انتظار، میوه‌ی خود را به مشتاقان میدهد: «تؤتی أکلها کلّ حین باذن ربّها». کلمه‌ی طیبه، هر آن فکری است که در دل یک انسان بزرگ و الهی بروید و منشأ برکات برای مردم بشود؛ هر آن عملی است که از جوارح یک انسان صالح سر بزند و برای هدایت بشر و رشد عالم انسانیت دارای برکات باشد. همچنین کلمه‌ی طیبه، آن انسانی است که این اندیشه‌ی نیکو یا این عمل صالح در وجود او متحقق شده است و در او بروز و نمود پیدا میکند. بعد از این آیه، خداوند متعال میفرماید: «یثبّت اللَّه الّذین امنوا بالقول الثّابت فی الحیوة الدّنیا و فی الاخرة»(۲). آن قول ثابت موجب میشود که قائل به آن قول هم، ثبات و دوام پیدا کند. کلمه‌ی طیبه، هم قول است، هم آن قائل است؛ هم فکر است، هم آن چیزی است که زائیده‌ی از آن فکر است؛ هم آن شخصیت انسانیِ برگزیده‌ای است که این فکر و عمل به او قائم است.
این جور است که شما می‌بینید امام بزرگوار ما هر روز گوئی زنده‌تر میشود؛ در فضای جامعه‌ی ما و در فضای بین‌الملل اسلامی، روزبه‌روز امام بزرگوار برجسته‌تر و فکر او و راه او فهمیده‌تر و ملموستر میشود. آن چیزی که این دوام را، این استمرار وجود را، این برکات را پدید آورده است، چیست؟ آن، ایمان مخلصانه و عمل صادقانه است.
امام بزرگوار ما مصداق این آیه‌ی شریفه بود که «انّ الّذین امنوا و عملوا الصّالحات سیجعل لهم الرّحمن ودّا»(۳)؛ هدف او، هدف الهی؛ رفتار او، رفتار ایمانی؛ و عمل او، عمل صالح. این است که در فضای ذهنیت جامعه‌ی اسلامی، برای چنین موجودی میماند و میرائی ندارد؛ مثل سلسله‌ی انبیاء الهی و اولیاء الهی که جسمشان از مردم غایب شد، اما حقیقتشان و هویتشان زنده است.۱۳۸۶/۰۳/۱۴



۱ ) سوره مبارکه ابراهیم آیه ۲۵
تُؤتی أُکُلَها کُلَّ حینٍ بِإِذنِ رَبِّها ۗ وَیَضرِبُ اللَّهُ الأَمثالَ لِلنّاسِ لَعَلَّهُم یَتَذَکَّرونَ
ترجمه:
هر زمان میوه خود را به اذن پروردگارش می‌دهد. و خداوند برای مردم مثلها می‌زند، شاید متذکّر شوند (و پند گیرند)!
۱ ) سوره مبارکه ابراهیم آیه ۲۴
أَلَم تَرَ کَیفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصلُها ثابِتٌ وَفَرعُها فِی السَّماءِ
ترجمه:
آیا ندیدی چگونه خداوند «کلمه طیبه» (و گفتار پاکیزه) را به درخت پاکیزه‌ای تشبیه کرده که ریشه آن (در زمین) ثابت، و شاخه آن در آسمان است؟!
۲ ) سوره مبارکه ابراهیم آیه ۲۷
یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذینَ آمَنوا بِالقَولِ الثّابِتِ فِی الحَیاةِ الدُّنیا وَفِی الآخِرَةِ ۖ وَیُضِلُّ اللَّهُ الظّالِمینَ ۚ وَیَفعَلُ اللَّهُ ما یَشاءُ
ترجمه:
خداوند کسانی را که ایمان آوردند، به خاطر گفتار و اعتقاد ثابتشان، استوار می‌دارد؛ هم در این جهان، و هم در سرای دیگر! و ستمگران را گمراه می‌سازد، (و لطف خود را از آنها برمی‌گیرد)؛ خداوند هر کار را بخواهد (و مصلحت بداند) انجام می‌دهد!
۳ ) سوره مبارکه مریم آیه ۹۶
إِنَّ الَّذینَ آمَنوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ سَیَجعَلُ لَهُمُ الرَّحمٰنُ وُدًّا
ترجمه:
مسلّماً کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند، خداوند رحمان محبّتی برای آنان در دلها قرار می‌دهد!
۲۳ اسفند ۹۳ ، ۲۱:۲۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
منتظر

نصرت الهی، وعده ملموس خداوند در انقلاب اسلامی


سوره مبارکه حج آیه ۴۰
الَّذینَ أُخرِجوا مِن دِیارِهِم بِغَیرِ حَقٍّ إِلّا أَن یَقولوا رَبُّنَا اللَّهُ ۗ وَلَولا دَفعُ اللَّهِ النّاسَ بَعضَهُم بِبَعضٍ لَهُدِّمَت صَوامِعُ وَبِیَعٌ وَصَلَواتٌ وَمَساجِدُ یُذکَرُ فیهَا اسمُ اللَّهِ کَثیرًا ۗ وَلَیَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزیزٌ﴿۴۰﴾
همان‌ها که از خانه و شهر خود، به ناحق رانده شدند، جز اینکه می‌گفتند: «پروردگار ما، خدای یکتاست!» و اگر خداوند بعضی از مردم را بوسیله بعضی دیگر دفع نکند، دیر‌ها و صومعه‌ها، و معابد یهود و نصارا، و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده می‌شود، ویران می‌گردد! و خداوند کسانی را که یاری او کنند (و از آیینش دفاع نمایند) یاری می‌کند؛ خداوند قوی و شکست ناپذیر است.

* ملموس شدن آیات الهی در انقلاب اسلامی
بعضی از آیات کریمه‌ی الهی، گویی در طول قرنهای متمادی، یا به معنای واقعی تفسیر نشده بود و یا به‌وسیله‌ی ما و نسلهای معمولیِ بشر فهمیده نشده بود. این آیات، در دوران انقلاب ما و در طول این ده، یازده سالِ پُرحادثه و پُرماجرا معنا شد. حق هم همین است. حوادث و شرایط خاص است که می‌تواند حقایق الهی را که در قالب الفاظ است، درست معنا کند. مثلاً آیات نازل شده در جنگ اُحد (۱) را نمی‌شود در یک زندگی عافیت‌آلود و عافیت‌آمیز، درست فهمید. آیات نازل شده در غربت نبیّ‌اکرم (صلّی‌اللَّه‌علیه‌واله‌وسلّم) و اصحاب آن بزرگوار در شعب ابی‌طالب یا در راه مکه را نمی‌شود در شرایط معمولی زندگی، در خانه و در بازار و در محیط مأنوس خانوادگی، درست درک کرد؛ چیز دیگری لازم است. شرایط خاصی لازم است که بسیاری از آیات معنا بشود و اگر بخواهیم درست نظر بدهیم، باید بگوییم که مجموعه‌ی آیات الهی، با تفاسیر ائمه‌ی معصومین (علیهم‌الصّلاةوالسّلام) که در ظرف انقلاب و دوران بعثت و هجرت و جهاد و شهادت - دوران برانگیختگی و زحمت و تلاش - نازل شده بود، بهتر از همیشه‌ی تاریخ فهمیده می‌شود، یا قابل فهمیده‌شدن است.
یکی از آیات الهی این است که اگر برای خدا کار کنید، خدا به شما کمک خواهد کرد: «ولینصرنّ اللَّه من ینصره». (۲) یکی از آیات الهی این است که اگر صبر و استقامت کنید، خدا را با خود خواهید یافت: «ان‌اللَّه مع‌الصّابرین». (۳) نمی‌شود این آیات را همین‌طور خواند و رد شد. هر کلمه‌یی از کلمات این آیات، یک تجربه‌ی زندگی و یک درس حکمت است. همین‌طوری نیست که بخوانیم و عبور کنیم و فکر کنیم که فهمیده‌ایم.
در قرآن کریم هست که هر کس در راه خدا تلاش کند، هر کس برای خدا مجاهدت کند، در حقیقت برای خود تلاش و مجاهدت کرده است: «و من جاهد فانّما یجاهد لنفسه». (۴) این‌ها آیات الهی است. ما همه‌ی این‌ها را قبول داشتیم؛ اما قبول داشتن، یک مسأله است؛ لمس کردن، یک مسأله‌ی دیگر است. ما حالا این آیات را لمس می‌کنیم. در طول دوران نهضت و انقلاب، بعد از پیروزی انقلاب، در هشت سال جنگ، در این دو سال بعد از جنگ، مجموعاً در این یازده، دوازده سالِ بعد از بیست و دوم بهمن ۵۷ تا امروز، این‌ها را یکی‌یکی تجربه و لمس می‌کنیم و قدم‌به‌قدم درک می‌نماییم؛ یعنی ملت ما این‌ها را درک می‌کند.
تا این‌جا هرچه وعده‌ی الهی بود، درست بود و عمل شد. هرچه تحلیل براساس آیات محکمات قرآن بود، درست از آب درآمد و محقق شد. تا این‌جا ما بوضوح و عیان دیدیم که یک ملت مؤمن و با خدا، وقتی همه‌ی دنیا هم در مقابل او قرار بگیرند، اگر بایستد و صبر کند، شکست نخواهد خورد؛ این را تجربه کردیم. همیشه می‌گفتیم، قبل از انقلاب و اوایل انقلاب می‌گفتیم، در طول این ده سال بار‌ها و بار‌ها می‌گفتیم؛ اما حوادث، این گفته را برای ما عینی و ملموس کرد.(۵)
ما نمونه‌اش را در خودمان دیدیم. ما آزمودیم، تجربه کردیم که «انّ اللَّه لا یغیّر ما بقوم حتّی یغیّروا مابأنفسهم». (۶) این را ما ملت ایران آزمایش کردیم؛ این را در عمل آزمودیم. در خودمان تغییر ایجاد کردیم، خدای متعال هم اوضاع ما را تغییر داد. عجیب هم این است که اگریک قدم ما برداریم، خدا ده قدم برمیدارد. ما اندکی خودمان را تغییر دادیم، خدا مبالغی به ما کمک کرد، اوضاع ما را تغییر داد.(۷)

* باور به وعده نصرت الهی
هر کس برای خدا کار کند، خدا هم تمام امکانات و علم و قدرت خودش و سنتهای آفرینش را در خدمت او قرار خواهد داد. «ولینصرنّ اللَّه من ینصره»؛ این جمله‌ی عجیبی است - «ل» قسم و «ن» تأکید - حتماً خدا کسانی را که او را نصرت کنند، بدون شک نصرت خواهد کرد.(۸)
خدای متعال به شما وعده داده است که اگر دین او را و راه او را و هدفهای الهی را یاری کنید، شما را یاری خواهد کرد. یاری خدا به معنی یاری تمام نیروهای موجود در این طبیعت است؛ همه به کمک شما خواهند آمد؛ نیروهای ماوراء طبیعی هم به کمک شما خواهند آمد. (۹) عمل به اسلام، این است که ما حرف و وعده‌ی قرآن را قبول داشته باشیم، معنایش این است که وقتی قرآن می‌گوید «و لینصرنّ اللَّه من ینصره انّ اللَّه لقوی عزیز»، این را باور کنیم. اگر نصرت خدا کردید، «لینصرنّ اللَّه»، خدا شما را نصرت می‌کند. «انّ اللَّه غالب علی امره»، (۱۰) این را باور کنیم. این معرفت قرآنی به ما یک‌چنین باوری را می‌دهد.(۱۱)

* شرط نصرت الهی
چه کارکنیم که خدا ما را یاری کند؟ این یک مسئله است. چه کار کنیم که نصرت خدا شامل حال ما بشود؟ این را هم خود قرآن به ما گفته: «ان تنصروا اللَّه ینصرکم»، (۱۲) «ولینصرنّ‌اللَّه من ینصره»؛ شما خدا را نصرت کنید، دین خدا را نصرت کنید، برای خدا قیام کنید، خدا شما را نصرت خواهد کرد. هر جا ملت‌ها برای دین خدا قیام کردند، نیروشان را آوردند وسط صحنه، خدای متعال آن‌ها را نصرت کرد. و وقتی خدا آن‌ها را نصرت کرد، دیگر هیچ کس نتوانست بر آن‌ها غلبه پیدا کند. (۱۳) با نشستن، با تنبلی کردن، با توهمات دلخوش کردن، با مصالح امت اسلامی بازی کردن و هوای نفس را بر مصالح امت اسلامی ترجیح دادن، نصرت الهی خود را نشان نخواهد داد.(۱۴)
حق تا وقتی از مردم پشتیبانی نداشته باشد، یک واقعیت ذهنی و یک حقیقت معنوی است؛ نمی‌شود توقع داشت در جایی تحقق و استقرار پیدا کند. اما وقتی به دنبال حق، نیروی ایمان انسان‌ها بسیج شد و به راه افتاد، حق طبق طبیعت نظام هستی است؛ لذا تحقق پیدا می‌کند، و تحقق پیدا کرد.(۱۵)

پی‌نوشت:
۱) آل عمران: ۱۵۲-۱۵۵
۲) حج: ۴۰
۳) بقره: ۱۵۳
۴) عنکبوت: ۶
۵) بیانات در جمع کثیری از آزادگان ۲۶/۶/۱۳۶۹
۶) رعد: ۱۱
۷) بیانات در دیدار شرکت‌کنندگان در مسابقات قرآن ۱۴/۴/۱۳۹۰
۸) بیانات در دیدار شرکت‌کنندگان در همایش آسیب‌شناسی انقلاب‌ ۱۵/۱۲/۱۳۷۷
۹) بیانات در مراسم فارغ‌التحصیلی دانش‌آموختگان ارتش ۱۹/۸/۱۳۸۹
۱۰) یوسف: ۲۱
۱۱) بیانات در دیدار قاریان شرکت کننده در بیست و سومین مسابقات بین‌المللی قرآن ۴/۷/۱۳۸۵
۱۲) محمد: ۷
۱۳) بیانات در دیدار شرکت‌کنندگان در مسابقات قرآن ۱۴/۴/۱۳۹۰
۱۴) بیانات‌ در دیدار کارگزاران نظام به مناسبت عید سعید فطر ۲/۸/۱۳۸۵
۱۵) بیانات در دیدار مردم قم ۱۹/۱۰/۱۳۸۳


۱۶ اسفند ۹۳ ، ۲۱:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
منتظر